
یافتن اینکه آیا تبریز باعث بزرگ شدن مردمش شده است یا مردم بزرگش باعث بزرگ شدن شهرشان شده اند، مانند یافتن این معماست که آیا تخم بود و مرغ آمد یا مرغ بود و تخم مرغ آورد! اما امروزه مشخص شده است اول مرغ بود سپس تخم مرغ آورد، در این معما نیز، مردم بزرگ، شهر بزرگ می سازند. نمونه این بزرگ مردم، نتایج انتخابات مجلس دوازدهم بود.
نامزدی مانند ح. که روبوسی هایش با هر روبرو شونده ای، جهانی شده بود و پستهای اینستایی اش بجای ترکی یا فارسی، انگلیسی با لهجه تبریزی بود و در تبریز به آن بزرگی تلاش می کرد تمامی مجالس ترحیم را حاضر شود و آمار ختنه شوندگان تبریز را جهت شیرینی بردن داشت و به تمام روستاها سر می زد و ایده های جهانی می داد، دو هزار و اندی رأی آورد، درحالیکه بازدیدهای پستهای انگلیسی وی به 200 هزار بار می رسید و دهمین نامزدی که به مرحله دوم راه یافت بیش از 41 هزار رأی داشت.
اما چرا مردم تبریز به او رای ندادند؟
پاسخ مشخص است: چون مردم دنبال شخصیتهای قوی مانند متفکر آزاد در هیئت رئیسه مجلس و پزشکیان وزیر و نایب رئیس سابق مجلس هستند تا با پشتوانه محکم 110 هزار و 96 هزار رأیی، نمایندگانی توانمند برای مجلس بفرستند. مردم تبریز به بوسیدن صورت و دست به صورت کشیدن و طی کردن روستاها و گشتن مساجد و مجالس ترحیم رأی نمی دهند. برای این کار، انسانهای بسیار ساده تر و ابتدایی تر هم کفایت می کند اما برای رودررو قرار گرفتن با یک وزیر و رایزنی برای یک موضوع، یک قوطی شیرینی برای تبریک برای فرزند ختنه شده کفایت نمی کند. مردم تبریز به سوابق فرد و قدرت و توانایی اندیشه نامزد رأی می دهند. کارمند یک بانک در تبریز نباید مستقیماً به مجلس برود. چنین فردی نمی تواند سمبل مردم تبریز باشد. این مردم عقبه و سابقه بلندی در تاریخ دارند و علیرغم ردصلاحیت های گسترده انتخاباتی، باز هم از بین نامزدها می توانند فرق بین پزشکیان و آقای ح. را تشخیص و تمییز دهند.